یادداشت های یه دخترِ اسفندی

به بهانه۲۰سالگیم مینویسم

یادداشت های یه دخترِ اسفندی

به بهانه۲۰سالگیم مینویسم

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

۲۲خرداد

 هی آمدم بنویسم جام جهانی چشمانت هی یادم آمد قاب چشمانت نه فوتبال ببین است و نه مثل باقی مردهاست برایم.

۰۵خرداد

۱_ وایساده بودم جلوی سینک و داشتم ظرف های دو روز قبل رو میشستم و به این نتیجه رسیدم؛ درسته که سر نظم بودن و شلوغ نبودن خونه برام یه اصله و بعضی وقتا دوست دارم کسی باشه تا که براش غذا بپزم و گاهی وقتا لذت میبرم از انجام دادن این شکل کارها ولی قطعا رسیدن هر روزه به خونه برای یه مدت طولانی یه کار فرسایشی بی لذت برام به حساب میاد و توی خودم نمیبینم که بتونم این کار رو برای تمام عمر انجام بدم. 

۲_ کدوم نسل از من میتونه یه دختر شهرستانی جنوبی باشه و اجازه داشته باشه تنهایی یه کوله برداره و بره سفر؟ از اون مدل سفرهایی که میری یه جای کمتر شناخته شده و با آدم هاش چند وقتی زندگی میکنی.

۳_ نمیدونم قبلا اینو گفتم یا نه ولی من تا میبینم دارم به چیزی عادت میکنم و وابسته میشم و میبینم اوضاع به شکلی داره پیش میره که توی اون موضوع دیگه اختیارم دست خودم نیست، متوقف میشم و میگم دیگه بسه و خودم رو دور میکنم و ترک میکنم اون وسیله، موضوع یا آدم رو. ولی الان چند ساله که میخوام یه عادتم رو ترک کنم و هنوز نتونستم :/ 

۴_ لیست کتاب هایی که باید بخرمشون انقدر بالا بلند شده که توی فکر اینم به دوستام بگم جای این یادگاری هایی که بهم میدن برام کتاب های دلخواه و مورد نیازم رو بگیرن.